دلچسب است تو بخوانی من بخوابم
وقت چرت بعد از ظهر که میشه میگم هستی بیا دراز بکش لالات بدم بازم بدو بدو میری یه کتاب میاری میگم:فقط یکی میخونم بخوابیم میگی: بعدش من بخونم خووب من میخونم میگم تموم شد کتابو برمیداری میخونی حسنی نگو بلا بوگو بنبل ِ بنبلا بوگو ....و من چرتم میگیره نگام میکنی میگی: اِ(با تعجب زیاد و یه لحن شیرین)خابیدی دوباره میخونی چشامو باز میکنم منو نگاه میکنی میگی اِ بیدار شدی و اینقدر میخونی تا من خوابم میبره و هیچ نمیفهمم تو کی خوابیدی
نویسنده :
هستی
1:17